یک مددکار اجتماعی که مراقب سالخورده هانی دیمن است به آرامی پدر بزرگ بعدی خود را ترک می کند. هریچ با فوتبال وسواس دارد ، او تمام روز بدون توجه به جوان سکسی که به سراغ او می رود ، به تلویزیون می چسبد. یاسن ، لعنت بر آن ، آیا برخی از پانك های ناامید می توانند تصور كنند كه سبزه باریك و جذاب با چشمهای قهوه ای شکلاتی بر مردانی آرام و لاغر كه سیگاری های خود را دارند و حتی در مواردی سلام و احوالپرسی نیز كمتر می شود ، می افتد؟ خیاطی بی رحمانه ، در پیراهنی که به شکم او بست و صندل های پاشنه بلند. هانی دیمون یک تصویر آشنا را دید - کبودی از موهای خاکستری با جستجوی یک مسابقه جالب فوتبال ، از کنترل از راه دور کنترل کرد و توجه پراکنده او به هیچ وجه یک جوجه دلسوز را که به طور عمدی در معرض باسن خود قرار نمی داد ، جلب کرد. عاشق موذی پیشینیان با توجه به عدم توجه به شخص خودش عصیان کرد ، او با نگاهی مهم شروع به سوزش آقای لوید در سینه کرد ، با دستان خود را مسواک زد ، عضلات عشق را به حالت قوی تری بدست آورد. پرتزل سعی کرد مدتی بر پیدا کردن کانال مناسب تمرکز کند ، اما مددکار اجتماعی سینه های بزرگی به ابعاد لینک کانال تلگرام فیلمهای سکسی بزرگ را زیر پیراهنش کشید و عمدا پدربزرگ حیرت زده را بوسید! بیایید ببینیم که هانی دیمن شلخته رومانیایی تصمیم گرفته است تا با هدف کنترل ایجاد کند و بازی های ظالمانه وی تا چه حد پیش خواهد رفت !!!