عشق به این جوانان از خارهای وسوسه گذشت ، از عذابهای جهنمی جان سالم به در برد و حتی با نزاعی هایی که مایل به ازدواج نیستند ، نزاع کرد و اجدادشان را برکت نداد. واقعیت این است که پسر معمولی روسی ، پاول ، دختر سعیدات را به عنوان همسر آینده به وطن خود برد ، بدون اینکه از پدر و مادرش اجازه بگیرد ، او دختر را به چنین قدم وادار نکرد ، زیرا قلب او تابانده از عشق ، مسیر سعادت را با خوشبختی ، سبزه انتخاب کرد. با یک نگاه زاویه دار ، او لینک سکسی کانال تلگرام از قدرت دیگری متولد می شود ، جایی که کافران حق ندارند با چنین موجودی خالص و تمیز ازدواج کنند ، از بدن او سرپیچی کنند و با رفتاری بی پروا ذهن خود را ابراز کنند. اکنون پاشا و سیدات در کنار هم زندگی می کنند ، صبح او با ظهور اندام کودک آغاز می شود و آب نبات قبلاً عادت کرده است که رابطه جنسی قبل از عروسی برای طرفداران بسیار لذت بخش است و مهم نیست که چقدر گناهکار چنین اقدامی لذت بخش است. دختر در تنش فعلی زندگی می کند و به فکر جلب رضایت پدر حیله گری که می خواست در ازای گله گوسفندان خالص به او بدهد نیست زیرا او یک فرد زنده است ، نه یک چیز بی روح. چمباتمه در مقابل یک دوست عزیز ، گرفتن یک خروس در دهان ، مکیدن آن ، سپس تعویض بیدمشک کوچک خود برای cunnilingus و بعد از مهمانی ، هدفی است که Sayatat سعی می کند هرچه بیشتر ممکن است انجام دهد!