یک بلوند عاشقانه با مژگان زرق و برق دار و سینه های بی نهایت عظیم تعطیلات آخر هفته را سپری می کند - دختر ماشین مورد علاقه خود را می شست ، بدن فلزی و بدن سکسی اش را با قطرات آب اسپری می کند. این دختر اخیراً در این منطقه ساکن شده است ، حتی همسایگان خود را نمی شناسد و بعد ناگهان آبرسانی به شلنگ متوقف شد و شستشو به نصف متوقف شد. نیکول آنیستون برای بررسی محل خرابی به تنهایی به باغچه رفت. چشمان فرد کوشا و عزیز در هنگام قدم زدن در مسیر شیر آب کنار می رود ، در آنجا ، در اتاق خواب بعدی پرده ها باز است و درب حمام باز است ، جایی که یک همسایه خوش تیپ کارهای صبحگاهی را انجام می دهد. یک مرد قد بلند ، ورزشکار ، دارای یک فیزیولوژیک خوب و یک صعود ثابت صبحگاهی زیر حوله ، دندانهای سفید برفی خود را تمیز می کند. آن مرد در این تصویر نامناسب چنان شهوانی است که نیکول آنیستون از برانگیختگی در پنجه ای که به راحتی برانگیخته می شود ، در سینه اش درد می کند ، خون در رگ هایش جاری می شود ، پرینه به وضوح خیس می شود. فضول هرگز در یک خانم جوان زندگی لینک داستان های سکسی در تلگرام نکرده بود ، اما در آن لحظه شگفت انگیز در زندگی او ، بلوند می خواست پشت یک دیوار مخفی شود تا کمی با گوشت های کینه ای خودارضایی کند. این دختر شروع به نوازش کردن بدن خفته خود ، نوک انگشتانش را با انگشتان خود نوازش کرد و چنان پریشان شد که دیگر وقت برای پنهان کردن از دید یک مرد واقعاً علاقه مند نداشت ، قصد درخشان او برای خوشحال کردن زن ثابت کرد که از اخلاق برقراری ارتباط با غریبه ها قوی تر است.