پنت زویا با موفقیت به ازدواج خود رفت تا با پیرمردی ثروتمندی که اشتیاق واقعی به دختران مدلهای جوان را دارد ، ازدواج کند ، دختر فقط نمی دانست که این شوهر یک پسر جیمز ، همسن خود دارد و او به همراه پدرش در همان خانه زندگی می کند. مدل بیسواد و لاغر به نظر می رسد سه نفری کشیده و در عین حال کاملاً سلیقه ندارد ، اما دارای شخصیت عالی ، کاریزما و نوعی جذابیت بیگانه است. که بسیار یادآور معاشقه های نوجوانان است. وقتی مدل زویا می رود لباس برای ریخته گری بعدی را امتحان کند ، او شلوار جین خود را در یک دسته چیزها فراموش می کند ، جیمز فتیشیست ، آنها را به چنگ می اندازد ، آنها را خراب می کند و آنها را مضطرب می کند ، و سپس با اضطراب بر روی باندهای لاستیکی می پیچد و به فکر برنامه اغواگری همسر جوان پدر بزرگ خود است. نوک سینه برای دخترانش خوب است ، باید بیشتر اوقات لعنتی شود و مدت زمان لعنتی باید برای یک ساعت از جهش های غیرقانونی تجاوز کند ، نه سه دقیقه فلاکت. نامادری ناپدری نوک پستان را می گیرد ، بلوز خود را برداشته و اصرار دارد که cunnilingus باشد ، پس از آن تجمع ها وارد مرحله "لعنتی بدون توقف" می شوند تا اینکه غوطه وری کامل ارگاسم را به درون سرخوشی انجام دهد. معلوم است که نامادری دوست دارد با تقدیر او را مکیده و عید کند و او سخت می کشد زیرا او لینک داستان های سکسی در تلگرام سریعتر از ماراتن ها کالری می سوزاند و چهره ای لاغر دارد.