در دامنه کوههای همیشه سبز در سرزمین ناشناخته ، که رودخانه ها به دریاچه ای عمیق سرازیر می شوند ، انسانهای جهش یافته ، از طبیعت به نام گسترش بشریت متولد می شوند ، پناهگاه خود را پیدا کرده اند. از بیرون ، نر جو و ویکتوریا زن وی دو فرد معمولی هستند ، فقط پوست آنها رنگ ببر را گرفته است ، عادت های جنسی شدت یافته است ، نیاز به پوشیدن لباس های تنگ و ناراحت کننده از بین رفته است. جمعیت کشور به شدت رو به کاهش است ، لینک کانال سکس در روبیکا بسیاری از نمایندگان نژادهای مختلف در قاره های مختلف می میرند ، تکامل روند بقای افراد درمانده را به پنجه های مداوم خود می برد. طبیعت که موظف است از زایشگاه محافظت و محافظت کند. هنگامی که فصل جفت گیری آغاز می شود ، تیغه ببر ببر فیدر ببر را به زیر بغل خود می کشد ، آن را سرخ می کند ، و سعی می کند فرزندان آینده را برای تقویت قبیله نگهبانان جهش یافته تصور کند. در لحظه لعنتی ، عوضی ویکتوریا با یک تعجب ناسازگار انسان فریاد می زند ، گاهی اوقات مانند یک بیدمشک وحشی و وحشی ناله می کند ، هر چه بدن قوی تر شود ، واضح تر متوجه ناپدید شدن نوارهای محافظ و اسلحه های برفی شکم می شوید.