در فاجعه رها شده قدیمی ، بلوز جیسی اتفاقی نبود ، او به منظور پیاده روی به اینجا نرفت ، بلکه برای اعدام یک منحرف بنام استیو ، که اشتیاق غیرعادی برای تسلط بر جنس ضعیف تر دارد ، وارد اینجا شد. ایزور قربانی خود را با قویترین بندهای چرمی گره خورده ، انگشتر را در دهان خود درج کرده است که آنها را محکم به بندهایی که در پشت سر جمع شده است ، نگه داشته است. می توانید انگشت خود را در دهان دختر یا خروس بگذارید که با عصبانیت ارتباط برقرار کند و او قادر به گاز گرفتن او نخواهد بود ، او فقط زبان خود را بر روی سر خود می پوشاند و به لطف یک محاسبه طراحی دقیق و حیله گری ، بزاق را در سینه های خود پرتاب می کند. من نه سینه های لخت و پوسته خیس را با یک باسن محکم دوست ندارم ، بلکه فرایند از بین بردن لباس ها ، که او بی رحمانه و برگشت ناپذیر با قیچی خراب می کند ، برش های تکه ای است. به دلیل فریاد زدن ، استیو جیک را با زوزه زدن مجازات می کند ، از شلاق او جلوگیری می کند تا از فریاد زدن او و لمس فضای هوای رعد و برق زیرزمین با صدای رعد و برقش جلوگیری کند. برای ورزش ها ، شکنجه گر طناب هایی را که پاهای او هنگام سوار شدن دراز بود ، چرخید ، مهبل بی عیب و نقص گردن او را بیرون زد ، و شما می توانید بدون تاخیر از لینککانال سکسی در تلگرام پابرهنه دختر استفاده کنید. اما آن مرد در مورد ظلم بسیار طنزآمیز و سیری ناپذیر است ، به او امتحانات اکتشافی بدهید ، به عنوان مثال قفل یک قربانی و دست های خود را در بلوک های چوبی با پر کردن بعدی وحشیگری بر روی بدن زیبا و جوان او انجام دهید.