رومان تمام روز را صرف بازدید از همه بوتیک های شهر به همراه دوست موبوگرام سکسی دختر محبوب و محبوبش اینسا کرد ، چهره اش درخشان نبود و چشمانش از شادی گریه می کرد ، زیرا این یک پیاده روی آسان نبود ، بلکه جهنم بود. اما بلوند لاغر درخشش مانند فلاش شانس است ، او سرانجام لباسی را که یک سال در آن خواب دیده بود ، پیدا کرد ، لباس های خود را خریداری کرد و حالا می خواهد دوباره خودش را امتحان کند. البته این سبزه بیش از یک روز گذشته دستخوش تعدیل و تجدید نظر شده بود که چهار برابر شده بود و همه زیبایی ها در یک مکان گل آلود بزرگ به نام اینسا ادغام می شدند. هنگامی که او از ارزیابی لباس قرمز Louboutin که او مجبور به جمع کردن یک مقدار مرتب بود ، امتناع ورزید ، منتخب رسوایی شبیه ویسکی را ایجاد کرد که با اعتراض و توهین آمیخته شد. رومن نمی خواهد به تلخی بلوند گوش کند ، بهتر است چند تعارف دلپذیر را که تمام روز از زبان خسته اش فرار می کند ، فشرد و بعد از آن او با زن خود رابطه جنسی آشتی برقرار کند.