یک داستان عاشقانه پیچیده در مورد یک دختر بسیار زیبا ، غنی اما بسیار ناراضی می تواند زندگی میا مالکووا را تحت تأثیر قرار دهد. لینک کانال سکسی در اینستاگرام بلوند بستر کارفرما بود که یک مستبد واقعی و یک هیولا خانه برای شوهر جوان خود بود. سادیست ، زن كوچك فقیر را چنان وحشت كرد كه شروع به تكان دادن دست ، لكنت كرد و ترس به خاطر زندگی خودش به وجود آمد. زن فقیر سعی کرد از شوهر خود فرار کند ، خواستار طلاق شد ، اما در پاسخ وی تهدیدها ، ضرب و شتم ها ، تف در روح خود را دریافت کرد. تنها کاری که یک پرنده اسیر می توانست انجام دهد ، هشدار دادن به semashka سکسی در مورد مشکل قریب الوقوع است. آن مادری که برای غاصب بی رحمانه کار می کرد ، میا مالکووا بود. او قصد داشت لیكودی را از طریق تختخواب ثروتمند كند ، اما وقتی نامه ای اشک آور از همسر معشوقه اش گرفت ، تصمیم گرفت استراتژی خود را تغییر دهد. او از ترس از ملاقات مستقیم با حرامزاده ها می ترسید ، اما او بسیار قادر به شرکت در سکس پرشور و آموزش شاخ بود. این دختر خوشبخت درست در نوار ، که متعلق به هوادار بی رحمانه ، دو چهره و بدبین او بود ، قرار گرفت که شرمنده کار کردن الاغ خود در مقابل دوربین فیلمبرداری امنیتی در داخل موسسه نبود. تماس گرفته ، پوست را از طریق لعنتی نجات داد!