دیروز کاتیا با سه مرد مست که به او ادای احترام به یک کوکتل کلوپ شبانه می کشیدند ، او را در تمام ترک هایش ترک کرده بود ، آنقدر سخت رنگ کرد که نمی خواست صبح برود. قرار بود آلن عصر عصر با دوستانش ملاقات کند اما در عوض به فاحشه خانه رفت ، مخزن مرطوب کننده سفید خود را ریخت ، از درد پروستات لعنتی کرد و پس از یک شب لعنتی به خانه بازگشت. امروز عاشقان ما از روی مبل سرگرم می شوند ، عشق خود را به یکدیگر اعلام می کنند و با وفاداری ابدی با قبر قسم می خورند ، بدن آنها آرزو می کند به شهواتی که دیروز تجربه کردند ، زیرا داشتن رابطه جنسی بدون آن ، بدون شکسته شدن برای آنها دشوار است. این مبل اغلب و به طور انبوه با لایه ای ضخیم از اسپرم از شادی های جسمی دوستداران جوان پوشانده می شود ، خواب های هورمونی آنها اغلب در اثاثه یا لوازم داخلی ، بزاق و ترشحات پراکنده در پارچه و کانال سکس تلگرام خارجی از طریق آن پراکنده می شوند. کاتیا اصلاً مهم نیست که رابطه جنسی مقعد را امتحان کند ، او می خواهد منوی امروز را متنوع کند ، و آلن شاخی اولین بار دیروز آن نوع عشق را امتحان کرد و مجبور شد سعی کند رول خود را به درون یک شکاف محکم فشار دهد. بنابراین ، امروز مبل بزرگ به مکانی تبدیل می شود که کاتیوشا الاغ را با نمایش های نهنگ سفید در رکتوم خود سرگرم می کند.