چارلی چیس ، مادر بالغ بوست ، پس از یک شیفت شب به خانه برمی گردد ، خسته می شود ، چشمانش چسبیده است ، می خواهد بخوابد و دخترش حتی بدون شستن ظروف در تمام خانه پراکنده است. یک مادر وقتی کار مادر بی سواد و بی احترامی می کند ، ظروف کثیف می ایستد و می شست ، یک اسفنج خیس با یک پسر به نام ریچی ، یک انگل به همان اندازه بی دقتی ، و فقط با شیوه ای گانگستری ظاهر می شود. لینک کانال جوک سکسی چندین برف برفی سعی می کنند مادری را که عادت دارد عصبانیت را به آخرین قطره خودکنترلی بکشاند ، بدست آورد و پس از آن مطمئناً با آب و فرزندان بی دقتی او می جنگد. اگر فقط او می دانست که دیوها به خوبی با صاحب زنبورهای ویرانگر آشنا شده است ، یک دلال محکمی که او با بدنهای شاداب خود شنا می کند چارلی چیس لازم بود که فرد متخلف در موفق ترین کت و شلوار خود جلوی مشتری ظاهر شود که این امر تقاضای مطلق مشتری را تضمین می کند - یک کرست آبی با بریدگی بر شکم خود. ، جوراب در زمستان ، شلوارک شفاف ، کفش وابسته به عشق شهوانی. پسر به طور طبیعی آن را با دقت انجام می داد و آشنایی اولیه فقط یک شیرینی تند را به پسر کوتاه خود در tracodrome اضافه می کرد.