در یک شب گرم در سواحل اقیانوس ناشناخته در سرزمین ناشناخته شانگری لا ، جادوگر قرمز پوست ماری بدن برهنه خود را از همه طرف با رنگهای همیشه سبز ، شمع روشن کرد و یک حرکت انفرادی از انگشتان را از طریق گره های شهوت ترتیب داد. جای تعجب است که جای نارضایتی ، فرش چمن زیر پاهای حساس نبود ، بلکه تشک بادی است که لگن را به خوبی می چرخاند. موسیقی دلربا در همه جا پخش می شود ، خون آرام آرام در ضربان قلب مری جوش می کند ، ارگاسم قوی تر ، ناله عمیق تر ، گل با رنگ قرمز نادر بین پاهای او جریان می یابد ، احساس ستایش جادویی باعث می شود یک خانم خودارضایی زوزه بکشد. انفجار در داخل بدن ، آپولو فرفری را که از آن راه سرگردان است ، مجبور می کند تا لینک کانال های فیلم سکسی در تلگرام به کارگر خوش ساخت و ساز کمک کند ، برخورد آنها در شانگری- لا ، یک سرزمین ناآشنا را با شلیک و ناله های مداوم ، فریادهای دلسرد کننده دل ها و رقصیدن روح هایی که از آتش شعله های آتش در آسمان سیاه مشرف می شوند ، پر می کند. ران های بلند ران و زنگ زدگی پوست عرق شده در امتداد تاشو تاشو سکوت را می شکند و موسیقی را برای لحظه ای طولانی مجبور می کند.