مادری که چنان زندگی منحرفی داشته باشد که دو عضو آن هنجار باشند ، می خواهد دختر خود را به ارکیج های فراوان اضافه کند ، که در آن از سنین جوانی شرکت می کند. به طور خاص ، او یک سبزه ناز با شورت با شکاف در الاغ خود را معرفی کرد تا تحت یک تمرین مقعدی پنجم و سپس ملاقات با اندام تناسلی قرار بگیرد. در آن لحظه ، چنین پیش آمد: دو مرد از مادرم دیدن كردند ، خوش تیپ ، خوش ساخت ، خوش منظره و بوی خوب ، با ایده آل برای نقش پیشگام در کانال های دختران. کودک در مورد دستورات مادر خود بحث نمی کند زیرا به او دستور داده می شود لينك كانال سكسي سرطان شود و نان را با دست خود فشار دهد ، بنابراین او این کار را خواهد کرد. و حالا روغن روی مقعد ریخته می شود ، هر دو عضو با خودارضایی برداشته می شوند ، و دخترک با ترس به بالای شانه نگاه می کند. حفره Mamkin مدتهاست که آماده نفوذ است ، با آتش سوزی ، خارش در داخل و سوزاندن با چنان اشتیاق شدید که رکتوم در حال حاضر سهواً شروع به پالس در خارج می کند ، و مقعد گسترده تر و گسترده تر می شود. مادر و دختر در کنار سرطان ایستاده اند و دو دوست هم زمان آنها را لعنتی می کنند و سعی می کنند بفهمند کدام سوراخ هنوز راحت است و کدام یک محکم تر ، محکم تر و محکم تر است؟