آنتونین بیوه روسی ثروتمندترین ثروت خود را تنها در چهل سالگی با دم سالها به دست آورد وقتی دوباره ازدواج کرد با مردی ثروتمند ، مسئول و امیدوار کننده. یک خانم میانسال یک روح آقا را در یک آقا جادوگر دید ، احساسات ، مراقبت و توجه طولانی مدت را فراموش کرد و زنان همه کشورها آن را بیش از هر چیز در جهان دوست دارند. او فقط در نظر نگرفته است که پسر منتخب او پسری بزرگتر دارد ، که پر از جاه طلبی است ، روحیه غیرقابل کنترل و زیرکانه او برای هر کسی که می خواهد از درآمد پدر خود درآمد کسب کند ، خطرناک است. هنگامی که نامادری وی پس از کار به خانه بازگشت ، بسیار خسته بود و به سختی از آستانه عبور کرد ، خواب دید که هرچه سریعتر غسل کند و تسلیم سرخوشی یک خواب آرام شود ، فقط امیدهای او برآورده نشد. فرزندان همسر و ناپدری خود ، آنتونین را از درب ملاقات كردند ، او گفت كه مادرش را خیلی تنگ كرده است و بدن محكم خود را محكم به سینه خود فشار می دهد ، زنان شاعر احساس استحكام می كنند كه غیرممكن است با هر چیزی اشتباه گرفته شود - این یك نعوظ بود. مرد جوان به زور نامادری خود را به زانو خم کرد و او را به گوشه ای از اتاق فشرد ، که از آن فرار سخت تر از یک زندان درمانی خاص است ، پیستون بلافاصله روی گونه خود را صاف لینک کانال داستان سکس تلگرام کرد ، دستان خود را در پشت سر خود قفل کرد تا روند سکس دهانی را کنترل کند. آنگاه اوضاع بدتر شد: كشیش آنتون بر روی خرچنگ خم شد ، شورت او را کنار زد تا نتواند کیف قدیمی و شكنجه شده او را ببیند و دیك خود را در آنجا قرار داد. او به احساسات پدر و عواطف همسرش اهمیتی نمی داد ، زیرا اسپرم های آزاد شده از خارش او قبلاً روی سینه زیبایی که در اختیار داشت ، پرواز کرده بود ، و بدن او در هنگام خستگی تکان می خورد.